طلاق غیابی

طلاق غیابی ، طلاقی است که در غیاب یکی از زوجین از سوی دادگاه صادر می شود. غایب بودن زوجین دو معنا دارد اول: همسر مفقود باشد دوم: بی اعتنا به ابلاغیه دادگاه باشد و یا ابلاغیه دادگاه را به شخصه تحویل نگرفته باشد. البته هر کدام چه طلاق از طرف زن باشد و چه طلاق از طرف مرد باشد شرایط خاص خود را دارند.
قبل توضیح درباره طلاق غیابی از طرف زن یا مرد، توضیحات مختصری درباره ی اوامر تاثیر گذار بر این موضوع و مطالبی که نیاز است تا با آن ها آشنا باشید و به درک بهتر مطلب کمکتان کند خواهیم پرداخت.
رای غیابی یا طلاق غیابی چیست: اگر شکایت یا دادخواستی تنظیم گردد و طبق ماده 68 قانون مدنی ابلاغیه های دادگاه را خوانده (کسی که از او شکایت شده است یا دادخواست علیه او صادر گشته است)  به شخصه تحویل نگرفته باشد یا  با بی اعتنایی در جلسات دادگاه حاضر نشود.
در صورت صدور رای از سوی دادگاه، رای غیابی محسوب می گردد. البته خوانده تا 20 روز با ارائه ی دلایل عدم حضور در دادگاه میتواند درخواست واخواهی (در خواست رسیدگی دوباره به پروند) بدهد. رای غیابی در خصوص پرونده طلاق از طرف زوجه می تواند کمی متفاوت باشد چرا که شرایط زوجه (زن) در قوانین (مانند حق طلاق داشتن یا نداشتن) متفاوت است.
رای غیابی
رای غیابی
تمکین و عدم تمکین: تمکین عبارت از اجابت خواسته ها و نیاز های جنسی مرد از سوی زن است. به عملی غیر از این عدم تمکین گویند که تنها با دلایل موجه، عدم تمکین قابل قبول است و حتی با دلایلی زن حق عدم تمکین دارد.
نشوز و ناشزه: عدم تمکین اگر با دلایل قانونی و فقهی نباشد نشوز گویند و به زنی که عدم تمکین می کند زن ناشزه گویند. زنی که ناشزه است، طبق ماده 1108 قانون مدنی مستحق دریافت نفقه نخواهد بود.(در این مورد تفاوتی بین طلاق از طرف زن یا مرد نیست)

طلاق غیابی از طرف مرد

طبق حقوق شرعی و ماده 1133 قانون مدنی ایران حق طلاق به مرد داده شده است. که نشان از آن دارد که مرد هر زمان و تحت هر شرایطی که اراده کند می تواند با تنظیم دادخواست همسرش را با پرداخت تمام حق وحقوق اش (مهریه، نفقه مدت زمان عده و یا نفقه معوقه، اجرت المثل و شروط ذکر شده در عقدنامه همچون شرط تنصیف یا همان نصف شدن اموال)، طلاق دهد. خواه زوجه حضور داشته باشد خواه حضور نداشته باشد(طلاق غیابی).
در صورت حضور نداشتن، بعد از رای دادگاه خانواده زوجه به مدت 20 روز می تواند تقاضای بررسی دوباره پرونده را بدهد که البته باید بگوییم که تاثیری در پرونده نخواهد داشت و طلاق صادر خواهد شد. اما اگر زن چنین نکند یعنی نه در دادگاه حضور یابد و نه تقاضای واخواهی کند مرد به راحتی می تواند با تنظیم دادخواست اعسار و ارائه ی آن به دادگاه مهریه را تسقیط کند. در مدت عده اگر زن ناشزه باشد نفقه به او تعلق نمی گیرد.
طلاق از طرف مرد از نوع طلاق رجعی است که برای اطلاعات بیشتر در مورد حقوق زن بعد و قبل از طلاق، می تواند مطلب طلاق خلع را مطالعه فرمایید.
طلاق غیابی از طرف مرد
طلاق غیابی از طرف مرد

طلاق غیابی از طرف زن

طلاق غیابی اگر از طرف زن باشد دو صورت دارد یا مرد مفقود شده است و یا حاضر به حضور در دادگاه نباشد که در هر صورت شرایط و قوانینی دارد که به بیان آن ها می پردازیم.
اگر زوج (مرد) در دادگاه حاضر نشود، زمانی که زن دادخواست طلاق میدهد، اگر حق طلاق و یا یکی از دلایل و شرایط طلاق مثل عدم توانایی جنسی مرد، را داشته باشد، چه مرد در دادگاه حاضر شود و چه حضور پیدا نکند، رای طلاق غیابی صادر میگردد. اما در صورتی که طلاق از طرف زن باشد و دلایل محکمه پسندی نتواند به دادگاه ارائه کند، زوج با حضورش می تواند جلوی طلاق را بگیرد اما اگر نسبت به ابلاغیه و حضور در دادگاه بی اهمیت باشد و از دادن لایحه خودداری کند دادگاه رای طلاق را صادر خواهد کرد که به آن رای غیابی طلاق (طاق غیابی) اطلاق می گردد. البته تحت هر شرایطی، حتی در طلاق غیابی از طرف زن، مهریه به او تعلق می گیرد و می تواند اقدام به اجرا گذاشتن مهریه نماید.
طلاق غیابی از طرف زن
طلاق غیابی از طرف زن

مرد غائب و یا مفقودالاثر

به لحاظ قانونی طبق ماده 1029، مرد زمانی مفقودالاثر به حساب می آید که چهار سال پیاپی مفقود باشد. برای دادخواست طلاق غیابی، زن باید این مدت را صبوری کند و سپس میتواند درخواست خود را به دادگاه ارائه کند. پس از ارائه دادخواست طلاق غیابی، دادگاه زن را موظف به ثبت آگهی در روزنامه می کند که باید سه بار و به فاصله ی یک ماه از هم منتشر گردند. بعد از گذشت یک سال از اولین آگهی و در صورتی که هیچ اطلاعات جدیدی از مرد مفقود شده بدست نیاید، قاضی حکم طلاق غیابی را صادر می کند. عده زن در طلاق غیابی عده وفات است. اگر در این مدت مرد بازگردد امکان رجوع برای آن ها وجود دارد اما بعد این مدت ممکن نیست.
در طلاق غیابی، آدرس خوانده باید نوشته شود که در حالت غیبت در این قسمت کلمه مجهول المکان را باید بنویسید. یکی از دلایل این که در روزنامه آگهی چاپ می گردد مجهول المکان بودن مرد است.
مرد غائب و یا مفقودالاثر
مرد غائب و یا مفقودالاثر
چهار سال صبوری، مدت بسیار طولانی است. ممکن است در این مدت زن دچار مشکلات خیلی زیادی گردد همچون مشکلات اقتصادی، روحی و حتی جسمی. همان طور که مشخص است در این مدت خبری از مرد نیست پس نه تنها نفقه ای به زن پرداخت نمی شود بلکه نیاز های جنسی او هم پاسخ داده نمی شود، به همین خاطر مرد به نشوز بودن متهم است و او را مرد ناشز گویند. لذا زوجه می تواند خیلی زودتر این موعد، به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست طلاق عسر و حرج و عدم تمکین(مرد ناشز) دهد. به این نکته توجه داشته باشید که برای نشوز خواندن مرد، باید 6 ماه از عدم پرداخت نفقه بگذرد.
در صورت امضاء شروط عقدنامه، که در آن عنوان شده است در صورتی که مرد شش ماه متوالی غایب باشد، زن می تواند دادخواست طلاق بدهد. مسائل توضیح داده شده تنها قوانین طلاق در ایران بوده اند و اگر در خارج از کش.ر ازدواج کرده اید ممکن شرایط متقاوت باشد.

Comments

Popular posts from this blog

نفقه زن

طلاق توافقی

نفقه فرزند